فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی
پدرم اهل « سميرم »دراستان« اصفهان »بود . در همان جا دروس مكتبخانه را به اتمام رساند و در كسوت درويشان درآمد . شانزده ساله بوده كه دست به يك سلسله سفرهاي طولاني ميزند . او سفرهايش را با اسب يا پاي پياده انجام ميداده و اكثر نقاط ايران ، عراق ، شامات ، مكه و مدينه را زير پا گذاشته بود و بعد خاطرات خود را در قالب يك سفرنامه به رشته تحرير درآورده است .ايشان طبع شعر هم داشته و اشعار زيادي گفته است كه ديوانش به چاپ نرسيده ؛ اما كتاب شعري از او در دهه 1330 به نام « ماتمكدة عشاق » منتشر شده كه از ابتدا تا انتها در مدح و منقبت ائمه اطهار (ع) بخصوص در رثاي حضرت امام حسين (ع) و شهداي كربلا سروده شده است . البته كار وي از نظر ادبي در رده بالايي نبوده و خود نيز در كتابش به اين مسئله اشاره كرده و مينويسد:پدرم پس از سفر به نقاط مختلف ، سرانجام در منطقهاي به نام « باغ خواص » ساكن شده و مورد توجه مردم قرار ميگيرد . مردم براي همه كارهايشان به او مراجعه مي كردند ؛ براي ساختن خانه ، راهاندازي عروسيها ، برپايي عزاداريها ، برنامههاي محرم ، رمضان و … پدرم برايشان هم نوحه ميخواند و هم روضه . خلاصه در غم و شادي آنها شركت ميكرد.اهالي باغ خواص در مسائل ديني و مذهبي بسيار قوي و ريشه دارهستند . هميشه ، شيعه محكمي بوده و بسان يك دژ مستحكم در دل كوير عمل كردهاند.
درباره
سرلشگر شهيد"منصور ستاري" ,